کارمندانی که در یک شرکت یا سازمان خاص مشغول به کار هستند، با همکاران و مدیران دیگر در ارتباط، تعامل و رفتار سازمانی هستند. این روابط کاری گاهی به سمت صمیمیت و همکاری بیشتر میروند و گاهی نیز به سمت جبههگیریها و رقابتهای خصمانه میانجامند که اغلب بیدلیل هستند. به همین دلیل، برخی افراد تجربهی خیلی خوبی از کار خود دارند و با نشاط و انگیزه به محل کار میروند؛ اما برخی دیگر به زور و بدون هیچ انگیزهای روز خود را شروع میکنند. بررسی روابط افراد در محیطهای کاری، ما را به یکی از علوم مهم انسانی میرساند، که همان رفتار سازمانی یا “Organizational Behavior” است. در این مقاله، به طور مفصل به موضوعات مرتبط با رفتار سازمانی میپردازیم و کاربردها و اهداف این علم را بررسی میکنیم. از اینرو، بهتر است همراه من در سایت بیت اند باشید تا با کامل ترین جزئیات برخورد سازمانی آشنا شوید.
مدیریت رفتار سازمانی یا “Organizational Behavior Management (OBM)” یک رشتهی علمی و مهندسی است که به مطالعه و تحلیل رفتارها و عملکرد افراد در سازمانها میپردازد. هدف اصلی مدیریت رفتار، بهبود عملکرد و کارایی سازمانها از طریق تاثیرگذاری بر رفتار و اعمال کارکنان است. این حوزهی علمی به شیوههای مختلفی با موضوعاتی از جمله انگیزش، رهبری، تیمسازی، ارتباطات، اعتماد سازمانی، تصمیمگیری، تغییرات سازمانی و مدیریت تنشهای کاری سر و کار دارد. همچنین مدیریت رفتار به مطالعهی ساختار و فرآیندهای سازمانی، مدیریت تغییر، کنترل کیفیت و بهرهوری و حتی تحلیل مالی و اقتصادی نیز پرداخته است.
با استفاده از تکنیکها و روشهای علمی، مدیریت رفتار سعی میکند بهبود عملکرد کارکنان، ارتقاء رفتارهای سازنده، افزایش انگیزش و رضایت شغلی، حل مشکلات ارتباطی و اجتماعی، ایجاد تیمهای مؤثر و بهبود فرآیندهای سازمانی را ترویج دهد.
نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی
مدیریت رفتار یک حوزهی گسترده است که متشکل از مفاهیم و اصول مختلف است. در ادامه، نکات مهم مدیریت رفتار را برای شما بررسی میکنیم:
افزایش تعاملات مثبت
افزایش انگیزش و تعهد
بهبود عملکرد و کارایی
ایجاد روحیه کاری سالم
مدیریت تغییر
توسعه مهارتها
بهبود فرهنگ سازمانی
در کل، مدیریت رفتار سازمانی بر ارتقاء کارایی و عملکرد سازمانها، بهبود ارتباطات و تعاملات کاری و ایجاد محیط کاری سالم تأکید دارد. مدیران با استفاده از اصول و مفاهیم مدیریت برخورد سازمانی، میتوانند بهبودهای مؤثری در سازمانها ایجاد کنند و باعث پیشرفت و موفقیت سازمانی شوند.
اهداف رفتار سازمانی چیست؟
اهداف رفتار سازمانی به مجموعهای از هدفها و نتایج مد نظر در مدیریت رفتار و عملکرد اعضای سازمان میپردازد. این اهداف در نهایت بهبود عملکرد سازمان، افزایش کارایی و اثربخشی، ارتقاء رضایت شغلی و ایجاد محیط کاری مناسب برای کارکنان را هدف میگیرد. برخی از این اهداف عبارتند از:
افزایش تعاملات مثبت
افزایش انگیزش و تعهد
بهبود عملکرد و کارایی
ایجاد روحیه کاری سالم
مدیریت تغییر
توسعه مهارتها
بهبود فرهنگ سازمانی
همچنین این اهداف ممکن است با توجه به نوع سازمان و صنعت مورد نظر تفاوت داشته باشند و ممکن است اهمیتها و الزامات مختلفی را در نظر بگیرند.
عوامل موثر بر رفتار سازمانی
رفتار سازمانی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که برای درک بهتر و مدیریت بهینه آن، لازم است این عوامل را شناخت. برخی از مهمترین این عوامل موثر عبارتند از:
فرهنگ سازمانی
ساختار سازمانی
رهبری
انگیزش
ارتباطات داخلی
آموزش و توسعه
این عوامل تنها چند نمونه از عوامل موثر بر رفتار هستند و لازم به ذکر است که همه این عوامل در کنار یکدیگر تأثیرگذاری خود را نشان میدهند و ترکیب صحیح و متعادل آنها باعث بهبود عملکرد و موفقیت سازمان خواهد شد.
سطوح رفتار سازمانی چیست؟
سطوح رفتارهای سازمانی به چگونگی مشاهده و درک رفتارهای افراد در محیط کاری اشاره دارد. این سطوح شامل سه بخش اصلی هستند:
سطح فردی: در این سطح، رفتارها و عملکرد هر فرد به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد. این شامل مهارتها، توانمندیها، انگیزه، نگرشها، اعتقادات و عوامل شخصیتی هر کارمند میشود. به عنوان مثال، اگر یک کارمند به علت توانمندیها و انگیزهی خود، عملکرد بالایی از خود ارائه میدهد و با همکاران به صورت مثبت ارتباط برقرار میکند، این رفتار مرتبط با سطح فردی اوست.
سطح گروهی: در این سطح، رفتارها و ارتباطات میان افراد یک گروه مشخص مورد بررسی قرار میگیرد. روابط میان کارمندان، تعاملات گروهی، ایجاد همبستگی و همکاری و نقش هر کارمند در ایجاد اثربخشی گروه به این سطح مربوط میشود. به عنوان مثال، یک گروه کاری با همبستگی و همکاری مناسب، میتوانند بهبود عملکرد و افزایش کارایی را تجربه کنند.
سطح سازمانی: در این سطح، رفتارها و تعاملات در سازمان به عنوان یک موضوع کل بررسی میشود. این شامل فرهنگ سازمانی، روابط مدیریتی، سیاستها و مقررات سازمانی، ارتباطات بین ادارات و اقدامات سازمانی است. به عنوان مثال، یک سازمان با فرهنگ سازمانی مثبت و پویا، که تمایل به نوآوری و همکاری دارد، میتواند موفقیت بیشتری در دستیابی به اهداف خود داشته باشد.
این سه سطح با هم تعامل دارند و همگرایی بین آنها برای دستیابی به اهداف سازمانی بسیار حائز اهمیت است. مدیران و مسئولین سازمانها نیاز دارند تا با درک این سطوح و تأثیر آنها بر روی رفتارهای کارکنان، راهبردها و سیاستهای مناسبی را برای بهبود عملکرد سازمان و افزایش بهرهوری اتخاذ کنند.
انواع رفتار سازمانی
رفتار سازمانی میتواند به صورت متنوعی ارائه شود. در زیر، به برخی از انواع آن اشاره میکنیم:
رفتار شهروندی سازمانی: رفتارهای شهروندی سازمانی شامل اقداماتی است که افراد خودبهخود احساس مسئولیت میکنند و به صورت داوطلبانه به منافع سازمان و همکارانشان کمک میکنند. به عنوان مثال، به اشتراک گذاشتن اطلاعات مفید، ارائه ایدههای نوآورانه، کمک به همکاران در وقوع مشکلات و تلاش برای بهبود فرآیندها و عملکرد سازمانی.
رفتار مقاومتی سازمانی: این نوع رفتار شامل عملکردها و رفتارهایی است که افراد انجام میدهند تا در برابر تغییرات، سیاستها یا تصمیمات سازمانی مخالفت کنند. این مقاومتها ممکن است از طریق انتشار شایعات، کاهش بهرهوری یا رفتارهای ناپسند نسبت به مسئولیتها و وظایف شغلی ایجاد شود.
رفتارهای نوآورانه: این رفتارها شامل ایدهپردازی، پیشنهاد راهحلهای جدید، بهبود فرآیندها و تلاش برای ارتقاء کارایی و عملکرد سازمان است. افرادی که رفتارهای نوآورانه دارند، معمولاً تمایل به استفاده از فناوریهای جدید و کار بهصورت هوشمندانه دارند.
رفتار تنبلی سازمانی: رفتار تنبلی شامل کاهش تعهد و انگیزه به اجرای وظایف شغلی، کوتاهی در انجام وظایف و کاهش سطح تلاش در کار است. این نوع رفتار میتواند به تضعیف عملکرد سازمان منجر شود.
رفتارهای حمایتی: این نوع رفتارها شامل کمک و حمایت به همکاران، مدیران و سازمان است. به عنوان مثال، به اشتراک گذاری اطلاعات، ارتقاء همکاران جدید و کمک به افراد در حل مشکلات میتواند جزء رفتارهای حمایتی باشد.
این تقسیمبندیها تنها بخشی از انواع رفتار است و هر سازمان ممکن است با رفتارهای دیگری نیز مواجه شود که میتواند به بررسی و مدیریت آنها کمک کند تا به اهداف خود دست یابد و عملکرد خود را بهبود بخشد.
کاربرد رفتار سازمانی در سازمان ها
رفتار سازمانی به عنوان یک علم مهم در مدیریت، در سازمانها کاربردهای گستردهای دارد. این علم به مدیران و مسئولان سازمانها کمک میکند تا رفتار افراد درون سازمان را بهتر درک کنند و بر اساس آنها را بهبود بخشند. کاربردهای اصلی رفتار در سازمانها عبارتند از:
بهبود فرآیندهای کاری: با بررسی و درک رفتارها و عملکرد افراد در سازمان، مدیران میتوانند فرآیندهای کاری را بهبود بخشند و بهینهسازی کنند. از طریق اعمال تغییرات موثر در رفتار کارکنان، میتوان کارایی و عملکرد سازمانی را ارتقا داد.
مدیریت تغییرات: در هر سازمان، تغییرات به وجود میآید که ممکن است مقاومت و مخالفت در بین کارکنان ایجاد کند. با استفاده از مفاهیم برخورد سازمانی، مدیران میتوانند تغییرات را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند و موجب پذیرش و همکاری کارکنان شوند.
ارتقاء رهبری و مدیریت: مدیریت سازمانی میتواند به مدیران کمک کند تا رهبری خود را بهبود بخشند و بهترین استراتژیها را برای مدیریت کارکنان و تیمها انتخاب کنند. تفهیم نیازها و انگیزههای کارکنان، رویارویی با موقعیتهای مختلف، و توسعه مهارتهای رهبری از جمله مسائلی هستند که رفتار سازمانی میتواند به مدیران کمک کند.
ایجاد فرهنگ سازمانی: اصول و مفاهیم سازمانی میتواند در ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و اثربخش کمک کند. با ایجاد فرهنگی که به همکاری، ارتقاء عملکرد و احترام به همدیگر تاکید دارد، میتوان محیط کاری را مساعد برای تعاملات مثبت تبدیل کرد.
مدیریت تیمها: مدیریت سازمانی نقش مهمی در مدیریت تیمها و همکاری بین اعضای تیمها ایفا میکند. مفاهیمی نظیر تشویق همکاری، حل تعارضها و ارتقاء دانش و تجربههای مشترک، به مدیران کمک میکند تا تیمها را با اثربخشی بیشتری مدیریت کنند.
در کل، مدیریت سازمانی به عنوان یک ابزار مهم در مدیریت، به مدیران و کارکنان سازمانها کمک میکند تا با بهترین روشها و استراتژیها، به اهداف سازمانی دست یابند و عملکرد سازمان را بهبود بخشند.
جمعبندی
رفتار سازمانی علمی است که به بررسی رفتارهای انسانها در سازمانها و تأثیرات متقابل سازمان بر افراد میپردازد. این علم به صورت ترکیبی از اصول روانشناختی، جامعهشناسی و مدیریتی برای درک و توصیف رفتارها و فرآیندهای مرتبط با سازمانها استفاده میکند. اطلاعات به دست آمده از مطالعه رفتار به اداره موثر و کارآمد مشاغل کمک میکند. با درک بهتر رفتارها، انگیزهها و نیازهای انسانها در سازمان، مدیران میتوانند در جهت بهینه سازی قدم بر دارند و با کارکنان بهتر ارتباط برقرار کنند.در نتیجه، مطالعه سازمانی به عنوان یک ابزار کاربردی در اداره و مدیریت سازمانها، بسیار حائز اهمیت و ضروری است.